مقاله نقش تصمیم گیری در مدیریت

این مقاله در مورد نقش تصمیم گیری در مدیریت است و به بررسی فرآیند، مهارت ها، انواع مدل ها و تاثیر تصمیم گیری در حل مسائل سازمانی می پردازد.

چکیده
تصمیم گیری فرآیندی ذهنی است که همه افراد در طول زندگی خود با آن مواجه اند. این فرآیند تحت تاثیر فرهنگ، باورها، ارزش ها، نگرش ها، شخصیت، دانش و دیدگاه فرد شکل می گیرد و این عوامل به طور مستمر بر یکدیگر تاثیر می گذارند. در مدیریت نوین، تصمیم گیری به عنوان راهکاری برای حل مسائل تعریف می شود و گاهی به جای آن از عبارت «حل مساله» نیز استفاده می شود. به طور کلی، تمامی کارها و فعالیت هایی که افراد در زمینه های مختلف انجام می دهند، نتیجه تصمیم گیری است. این مقاله به بررسی دقیق تر فرآیند تصمیم گیری می پردازد.

مقدمه
برای گرفتن یک تصمیم مناسب، لازم است توان پیش بینی ارزش هر نتیجه احتمالی که پس از اجرای تصمیم رخ می دهد را داشته باشیم و این ارزش ها را به گونه ای کمی با هم مقایسه کنیم و احتمال موفقیت هر گزینه را بسنجیم؛ کاری که همیشه آسان نیست. تصمیم گیری بخشی جدایی ناپذیر از فرآیند مدیریت است و در همه وظایف مدیریتی نقش برجسته ای ایفا می کند؛ از تعیین سیاست ها و اهداف سازمان گرفته تا طراحی ساختار، انتخاب نیروها و ارزیابی عملکرد. به طور کلی، تصمیم گیری پایه و اساس اصلی هر فعالیت مدیریتی به شمار می آید.

تصمیم گیری
در هر نوع تصمیم گیری دو عامل اساسی وجود دارد:
ارزش نتایج حاصل از اتخاذ تصمیم و اجرای آن و یا به عبارتی ارزش مورد انتظار شخص
شانس و احتمالی که در صورت اقدام، برای نیل به نتایج احتمالی مطلوب وجود خواهد داشت.

هربرت سایمون تصمیم گیری را جوهر اصلی مدیریت می داند و حتی مدیریت را معادل آن مطرح می کند. او نظریه اش را با عنوان «مدیر به مثابه تصمیم گیرنده» مطرح کرد و معتقد بود تصمیم گیرنده کسی است که در لحظه انتخاب، باید یکی از مسیرهای پیش رو را برگزینند. اگر مدیریت را برابر با تصمیم گیری بدانیم، انتخاب صرفاً انتخاب یک گزینه نیست، بلکه تمام فرآیند تصمیم گیری را شامل می شود. در بسیاری از نهادها، به خصوص سازمان های دولتی و اداری، تصمیمات اتخاذ شده در سطوح مختلف هم شامل تصمیمات اجرایی و هم سیاست گذاری است. همان طور که اشاره شد، تصمیم گیری فرایندی است که با حل مسئله ارتباط مستقیم دارد و گاه به جای آن از اصطلاح «حل مشکل» نیز استفاده می شود.

در بسیاری از شرایط، مسائل پیش رو پیچیدگی های زیادی دارند و معمولاً فقط بخشی از آن ها قابل درک و کنترل است. بنابراین، تصمیم هایی که اتخاذ می شود به گونه ای نیست که همیشه نتایج کامل و بی نقصی ارائه کند، بلکه هدف اصلی بهبود وضعیت موجود است. گاهی اوقات مدیران در مواجهه با مشکلات آن قدر درگیر می شوند که تمرکزشان بیشتر بر کاهش شدت و اثرات منفی مسئله است تا اینکه دنبال یافتن راه حلی صددرصد دقیق و کامل برای همه جنبه های آن باشند.

راسل ایکاف بین حل مشکل (solving)، رفع مشکل (Resolving)، دفع مشکل (Dissolving) و جذب یا هضم مشکل (Absolving) تفاوت قائل است و می گوید:
حل مشکل (Solution): یعنی یافتن پاسخ بهینه، بهترین انتخاب یا بهترین شق. تصمیم گیری عقلایی کوشش است برای یافتن چنین پاسخی.

رفع مشکل (Resolution): به معنای یافتن پاسخ رضایت بخش است که ممکن است ضرورتاً بهترین راه قابل دسترسی نباشد، بلکه انتخابی است که به اقتضای شرایط، نظیر محدودیت های زمانی و یا فقدان شناخت واقعی از مساله، انجام می گیرد.

دفع مشکل (Dissolution): زمانی صورت می گیرد که هدف ها تغییر داده شوند، به طریقی که در شرایط موجود و با اجرای اقدامات تعیین شده مساله ای در رسیدن به هدف جدید به نظر نرسد. احساسات درباره آنچه که باید اتفاق می افتاد تغییر یافته و تعدیل شده و در مسیری قرار می گیرند که اگر آنچه که اتفاق خواهد افتاد رخ دهد، به عنوان واقعیت های جاری پذیرفته خواهد شد.

جذب یا هضم مشکل (Absolved): یعنی به امید این که مشکلات احتمالی ظاهر نخواهند شد، نادیده انگاشته شوند.

فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
تصمیم گیری
فرایند تصمیم گیری
مهارت های لازم برای اجرایی مراحل الگوی عقلایی تصمیم گیری
استفاده از مدل در تصمیم گیری
انواع مدل ها
انتخاب مدل مناسب
انتخاب معیار یا ملاک درتصمیم گیری
طبقه بندی تصمیم ها
فنون تصمیم گیری های گروهی
مزایا و معایب تصمیم گیری
نقاط قوت تصمیمات گروهی
اطلاعات جامع تر وکامل تر
نقاط ضعف تصمیمات گروهی
وقت گیر بودن تشکیل گروه
روش های تصمیم گیری گروهی
فن گروه اسمی
میز گرد از راه دور
نتیجه گیری
مراجع

تعداد صفحات: 20

فرمت فایل: WORD