تاثیر متقابل جهان بینى و علم اخلاق
فهرست مطالب
تاثیر متقابل جهان بینى و علم اخلاق ۱
خاستگاه احکام اخلاقى ۴
بایدها و نبایدهاى اخلاقى ۵
بیمارى و درمان جان و تن ۶
واقعیت مسائل اخلاقى ۷
منشا کلى بودن اصول اخلاقى ۹
تجربى بودن مسائل اخلاقى ۱۰
نوعى دیگر از تجربه ۱۱
ضرورتى اجتنابناپذیر ۱۲
ضرورت، امکان و امتناع ۱۳
جهات قضایا در حکمت نظرى و عملى ۱۴
حکمت نظرى و عملى و کمیت جهات ۱۶
عامل تعیین کننده بایدها و نبایدها ۱۸
نظر اشاعره و پاسخ آن ۲۰
جواز ترجیح بدون مرجح نزد اشاعره ۲۳
محور بایدها و نبایدها ۲۴
رابطه بین «هست» و «نیست» با «باید» و «نباید» ۲۵
طرح یک شبهه ۲۷
پاسخ به شبهه ۲۹
کتاب تذکره و هدایت ۳۲
علم اخلاق و شواهد عقلى و نقلى.. ۳۵
بین جهانبینى و علم اخلاق تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد; زیرا از یک سواخلاقیات (علم اخلاق) مانند منطقیات، طبیعیات و ریاضیات از علوم جزئىاست و زیر پوشش «علم کلى» (جهانبینى) قرار دارد; چون این علم موضوعخود راکهنفس و قواى آن است اثبات مىکند ، چنانکه بخشى از اینها را همعلوم طبیعى اثبات مىکند، و از سوى دیگر علم اخلاق نیز درباره جهانبینىاظهار نظر مىکند; به این معنا که در علم اخلاق، ثابت مىشود جهانبینى توحیدى، خیر، ملایم با روح و امرى ارزشى و کمال روح است ولىجهانبینى الحادى، شر، زیانبار و قبیح است و براى روح پیامد ناگوارى دربر دارد.
در علم اخلاق، علوم نافع از علوم غیرنافع شناخته مىشود. پیغمبر اکرمصلى الله علیه و آله و سلم به ذات اقدس اله پناه مىبرد و مىفرماید: «اعوذ بک من علم لا ینفع، وقلب لا یخشع، ونفس لا تشبع»چون علوم از نظر نفع و ضرر به چند قسم تقسیم مىشود، بعضى از علمها نافعند و بعضى نه; بعضى از علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نیستند بلکه ضرر هم دارند و بعضى از علوم نه نافع هستند و نه ضار، مانند تاریخ بعضى از اقوام جاهلى که هیچ نکته آموزندهاى در دانستن آن وجود ندارد و هیچ اثر فقهى هم بر آن مترتب نیست.
البته برخى از بخشهاى علم تاریخ و نسب، فواید فراوانى دارد و از علوم نافع به شمار مىآید اما آشنایى با قواعد علمى مربوط به انساب و تاریخ اقوامى که آثار علمى یا صنعتى و هنرى از خود به یادگار نگذاشتند، صرف بیهوده عمر و اتلاف وقت است و مصداق علمى است که رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و امام هفتم (علیهالسلام) در باره آن فرمودهاند: «لا یضر من جهله ولا ینفع من علمه») …