این مقاله تاثیر خلاقیت بر موفقیت و مدیریت را بررسی می کند و راهکارهایی کاربردی برای رشد خلاقیت در سازمان ها و بهبود عملکرد ارائه می دهد.
مقدمه
این مقاله با بیان یک نمونه عملی از طوفان ذهنی در عرصه کوهنوردی، به بررسی تاثیرات آن بر موفقیت می پردازد و در ادامه نکاتی مهم برای فعالان حوزه تجارت ارائه می دهد. دیدگاه مقاله این است که استعداد به صورت ژنتیکی تعیین نمی شود و هر فردی قابلیت خلاقیت دارد؛ تنها محرک اصلی بروز خلاقیت، تحریک و فعال سازی مغز است. هرچه بیشتر به تقویت و پرورش ذهن بپردازیم، نتایج ملموس تر و موثرتری حاصل خواهد شد.
همچنین در این نوشتار، راهکارهای کاربردی برای مدیران سازمان ها معرفی شده که به کمک آنها می توانند فضایی مناسب تر برای رشد خلاقیت کارکنان ایجاد کرده و بدین ترتیب عملکرد سازمان را بهبود بخشند.
در زمینه طوفان ذهنی و خلق ایده های نو، «مک گارتلند» تکنیک هایی برای ایجاد جرقه های فکری نوین ارائه کرده که می تواند رهبری سازمان ها را در جهت بهره گیری از این ایده ها و بهبود عملکرد یاری کند. برای آشنایی بیشتر، می توانید به وب سایت https://www.thunderboltthinking.com مراجعه کنید.
یکی از نمونه های موفقیت در به کارگیری خلاقیت، داستان صعود «کولینز» به قله «سایکو» در منطقه «دورادوکایون» نزدیک «بولدر» کلرادو است که در سال ۱۹۷۵ رخ داد. سال ها کوهنوردان بسیاری تلاش کردند این قله را فتح کنند اما به دلیل گستردگی صخره و کوتاهی بازوانشان در رسیدن به نوک آن، موفق نشدند. «کولینز» پس از بررسی، دریافت که پاهایش می توانند جایگزین بازوان شوند و با استفاده از پا و انگشتان پا برای نگهداشتن صخره، توانست بالا برود. به این ترتیب، او با تغییر روش و چرخاندن بدن به شکل جدید، موفق به فتح قله شد.
این تجربه نشان می دهد که خلاقیت یعنی کشف ارتباطات تازه در فرایندهای پیشین و یافتن راه حل های نوآورانه برای مسائل به ظاهر غیرقابل حل.
درس های کاربردی برای فعالان حوزه تجارت
چه زمانی لازم است ذهن خود را به شکل معکوس و متفاوتی به کار گیرید؟ داستان «کولینز» درس های مهمی در زمینه به کارگیری خلاقیت در محیط کار دارد. همه ما توانایی غلبه بر خلاقیت رقبای خود را داریم؛ چرا که خلاقیت مهارتی اکتسابی است که می توان آن را آموخت و توسعه داد.
خلاقیت در اصل فرآیند استفاده از منابع و امکانات موجود در قالب ایده ها و زمینه های تازه است، در حالی که نوآوری به معنای تنظیم این ایده ها و تبدیل آنها به راهکارهای عملی و موثر است. ترکیب این دو، کلید موفقیت در عرصه کسب وکار و رشد سازمانی محسوب می شود.